داستان
سایبریا ۳ در توصیف روایت و سناریو حرف ندارد و در همان لحظات اغازین ذهنتان را در دست گرفته و کاری می کند هر چه سریع تر برای دانستن ادامه اش راهی شوید.سازنده چندین اتفاقا درنظر گرفته که اکنون در حال رخ دادن اند و اتفاقا به هم مرتبط هم می شوند؛ کیت در سرمای استخوان سوز گیر می کند و سر و کله ی طایفه ای پیدا شده و جان سالم بدر می برد. اکنون برای حل مشکلات ان ها اماده است تا هرطور شده لطفشان را جبران کند.
از سویی دیگر یک سناریوی دیگر پیش می رود؛ مامور امریکایی را می بینیم که بتازگی برای اسیر کردن کیت اجیر شده و در به در دنبالش می گردد.مشکلات کیت تمامی ندارد و یک عده ی دیگر برای پیدا کردنش راهی شده اند. فقط وجود چندین سناریو تنها دلیل پیگیری و اشتیاقتان نیست بلکه روشی ست که ان ها به هم مربوط می شوند. اینطور بگوییم که قرار است در انتها به یک نتیجه گیری معنا دار برسید.